صالحين عشق (( روستاي محمد آباد ، شهرستان مينودشت))



مشخصه هاى دنياگرايان

دنيا گرايان


1 - به دنبال برترى جويى و فساد بوده و به حد خود قانع نيستند : ((ان قارون كان من قوم موسى فبغى عليهم .: ))قارون از قوم موسى بود بر ضد آنان سر كشى كرد.
2 - طاغوت گراهستند : ((يريدون ان يتحاكموا الى الطاغوت و قد اءمروا ان يكفروا به (328) : ))مى خواهند براى قضاوت نزد طاغوت بروند در حالى كه به آنها امر شده به طاغوت كافر باشند.
3 - دنبال نابود كردن نور خدا:« قوانين خدا» هستند : ((يريدون ليطفئوا نور الله باءفواههم . مى خواهند نور خدا را با بازدم خود خاموش كنند. .« سند 2030 را .»
4 - ثروت اندوز است :
5 - خود را متخصص و مغز متفكر ثروت اندوزى مى دانند: (( قال انما اءوتيته على علم عندى . قارون گفت اين ثروتها بر اساس دانش و آگاهى كه نزد من است به من داده شده .
6 - در انتظار عمومى زينت كرده ظاهر مى شوند: فخرج على قومه فى زينته  « بر قومش با زينت هايش وارد مى شد.»
7 - شاد و سرمست هستند . به عبارت ديگر اعمالى از او سر مى زند كه دلالت بر سرمستى او دارد:. ((اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا يحب الفرحين )وقتى قوم او به او مى گفتند شادمانى نكن خدا سرمستان را دوست ندارد.
8 - اتهام به ديگر رقيبان ، از هر نوعى كه بتوانند آنان را از ديد مردم بياندازند تا ميدان دنياگرايى خود را بيشتر و گسترده تر نمايند. مثل اتهام فرعون به موسى كه او ساحر است و تهمت قارون به آن حضرت . اتهام قريشيان به پيامبر اكرم : ((انك لمجنون (334) ))همانا تو ديوانه اى .
9 - آرزوى زندگى قارونى دارند - البته وقتى چشمشان به انسان رفاه طلبى مى خورد، هوس مى كنند كه چه مى شد اگر ما هم مانند اين آقا يك ماشين اين چنينى و يك خانه محقر آنچنانى !! و يك ويلاى كنار دريا و. داشتيم -


عوامل سقوط حكومت ها و نابودي تمدنها:


الف . عدم پيروى از رهبران جامعه

امام على عليه السلام مى فرمايد: ((الا مامة نظام الاءمة )): امامت نظام امت است . يعنى امامت و ولايت نمى گذارد امت به بيراهه رود، آنان را انسجام مى بخشد.

تلاش اوليه رهبر آن است كه :
1- فرهنگ پيروى نمودن مردم از خود را در جامعه زنده نمايد.
2- بااقدام هاى مناسب محبوبيت مردمى خود را بالا برد.
3- زمينه باور آنان را نسبت به خود كه واقعا خادم مردم است فراهم نمايد.


ب : ظلم و بى عدالتى


عدل : قرار دادن هر چيز در جاى خودش :((وضع كل شى ء فى موضعه .))


ظلم : قرار دادن هر چيز در غير از جايگاهش : ((وضع الشى ء فى غير موضعه ).


عدالت در نظام اجتماعى جامعه را مى توان در شش بعد مطرح نمود:
- عدالت در قانونگذارى .
- عدالت در حكم و قضاوت .
- عدالت در كيفر و پاداش .
- عدالت در تقسيم امكانات كشور و حقوق و مزاياى افراد جامعه .
- عدالت در اخذ ماليات .
- عدالت در چينش افراد كارگزار براساس كارايى و مديريت با توجه به رعايت تقوا و ويژگى هاى مذهبى در جايگاه و موضعى كه بايد باشند.


ج : ترك جهاد


((جهاد)) قداست خاصى را دارد و اين اصطلاح را قرآن مطرح کرده است . كه در كل به معناى مبارزه و تلاش در راه خداست .


اگر جهاد اصغر و جهاد اکبر و جهاد کبير ترک شود آن وقت مسئولان مي شوند ژن برتر و کاخ نشين و کدخدا مي شود از خدا برتر و .


د: تفرقه و اختلاف
يكى ديگر از عوامل انقراض ، عدم توحيد كلمه ، وجود تفرقه از بالا تا پايين در يك جامعه مى باشد و بايد آن را از مهمترين عوامل فروپاشى جامعه تلقى كرد.

وحدت فرمان خداست :
((و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا و اذكروا نعمت الله عليكم اذكنتم اءعداء"فاءلف بين قلوبكم فاءصبحتم بنعمته اخوانا و كنتم على شفا حفرة من النار فاءنقذكم منها:)همه به رشته - دين - خدا چنگ زنيد و متفرق نشويد و نعمت خدا را به يادآوريد كه با هم نعمت او با هم برادر شديد در حالى كه در لبه پرتگاه آتش بوديد، پس خدا شما را نجات داد
تفرقه و تشتت ضد فرمان خداوند متعال است :
((و لا تكونوا كالذين تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جاءهم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم :)


و مانند كسانى نباشيد كه بعد از آمدن دلايل روشن - فرمان هاى خدا - راه تفرقه و اختلاف را پيش گرفتند. آنان گرفتار عذاب اليم و دردناك شدند. قرآن يكى از رموز فلاح و رستگارى كه خود نوعى پيروزى است و در حقيقت پيروزى حقيقى مى باشد مرتبط بودن مؤ منان با يكديگر است .
((يا اءيها الذين آمنوا اصبروا و رابطوا و اتقوا الله لعلكم تفلحون :)


اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شكيبا باشيد و با يكديگر صبر پيشه كنيد و با همديگر پيوسته و مرتبط باشيد و تقواى خدا را روش خود قرار دهيد، باشد كه رستگار شويد.
((ربط))به معناى بستن و پيوستن است ((بعقيده الميزان : ايجاد ارتباط نيروها)


ه : دنيا گرائي سران امت

توجه دنيا و به فكر جمع كردن دارايى و مال ، براى سران ، از جمله عوامل فساد و از هم پاشيدگى جامعه را در پى خواهد داشت . تا وقتى اكثر مردم در فقر به سر مى برند، آنان بايد به فكر فقرا باشند نه خود. بعد از آن هم بر اساس تعاليم عاليه اسلام ، رهبران بايد سطح زندگى خود را پايين نگه دارند كه مردم از كمبودهاى خود احساس اندوه و دلتنگى از حاكمان را در خود پرورش ندهند و عاملى براى بريدن آنان از حاكمان خود نگردد. اگر دشمن هم نمك بر زخم بپاشد كه بدتر.


جنگ هم نياز مبرم ، و احتياج شديد به ((هدف )) دارد كه در سايه داشتن هدف مى توان مشكلات ، ناملايمات ها، رنج و پيش آمدهاى ناشى از جنگ و در راه جنگ را حل ، تحكل و آسان نمود و امت را بسيج ساخت و در جنگ پيروز گرديد.
در سايه داشتن هدف است كه مانند جوانان رزمنده مسلمان چه : ايرانى ، افغانى ، عراقى و لبنانى و. تربيت مى شوند كه براى روى ((مين )) رفتن و براى شركت در خط مقدم جبهه از همديگر سبقت مى گيرند،


اگر هدف نداشته باشند بايد با زور و فشار به جنگ فرستاد و به جنگيدن واداشت ، چنانچه مى نويسد: در ويتنام جنوبى سربازان را داخل تانك مى كردند و درب آن راقفل مى نمودند كه فرا نكنند.


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

کاش چشمان تو را شاعری غزل میکرد : ) آبی آسمانی سايت رسمي رسيور اسپارک اچ دي Chris Rachel پخش عمده پارچه .ملحفه.متقال.بیمارستانی. روشنی خورشید حفاظ ثامن آسانسورچی؟